چگونه شغل خود را دوست داشته باشيم؟

آدم هاي زيادي هستند كه فقط به خاطر دغدغه معاش هر روز صبح سر كار مي روند و شب بر مي گردند، اما اين وحشتناك است كه علاوه بر تمام ساعتهاي مفيد روزتان، ‌تمام ساعت هاي زندگي تان را هم در فكر كاري باشيد كه از آن متنفر هستيد، يا حداقل دوستش نداريد. بر اساس گزارش وبلاگي از ايسنا در اين مورد آمده است: يک ترانه قديمي هست که ميگويد "اگر نميتواني با کسي که عاشقش هستي باشي، عاشق کسي باش که با او هستي". اين جمله در مورد شغل شما هم مي‌تواند صدق کند. البته اين حرف به معني تحمل کردن شغل و گذراندن روزهاي خسته کننده و پر تنش نيست، بلکه به اين معنا است که شما بايد کمي بيشتر کار کنيد تا شغل فعلي تان برايتان جالبتر شود. رسيدگي و رفع مشکلات کار فعلي تان اصولا ساده تر و همراه با ريسک کمتري است تا اينکه بخواهيد دنبال کار جديد باشيد و مدتي وقت براي جا افتادن در آن صرف کنيد و به محض اينکه چند تغيير بنيادي در رابطه با شغل خود انجام دهيد، متوجه ميشويد که در حال حاضر، همانجايي هستيد که ميخواستيد. در اينجا راه حل هايي براي بهتر کردن وضعيت موجود به شما پيشنهاد مي‌کنيم: به جاي اينکه بر آنچه انجام ميدهيد متمرکز شويد، به چگونه انجام دادن کار بيانديشيد-بسياري از ما تصور ميکنيم که رضايت کامل کاري زماني رخ ميدهد که کاري ايده آل داشته باشيم اما اين فرضيه چند اشکال دارد. اول از همه، براي انجام دادن کاري که دوست داريد لازم است شخصي باشيد که در اين کار بخصوص موفق خواهد بود. دوست داشتن يک شغل دليل بر مناسب بودن براي آن نيست. حالا صفاتي را که در شما موجودند و در پيشبرد شغل روياييتان مفيد خواهند بود نام ببريد. ممکن است شما بسيار لايق و مشوق خوبي براي ديگران باشيد. خوب، چرا از اين صفات در پيشبرد شغل فعلي خود استفاده نکنيد؟ اين صفات و قابليتها کمک ميکنند تا در شغل فعلي خود همانقدر موفق شويد که ميخواهيد در شغل رويايي خود موفق باشيد. يک راهنماي خوب پيدا کنيد-در صورتي که تنها کار نميکنيد، اين احتمال وجود دارد که در محل کارتان شخصي وجود داشته باشد که مورد احترام شماست و شما ميتوانيد چيزهاي زيادي از او بياموزيد. اين حالت حتا علي رغم تفاوتهاي کارتان با يکديگر ميتواند صادق باشد. ممکن است شما کسي را در خارج از بخش خودتان پيدا کنيد و بدانيد که يافتن يک حامي يا راهنما به نفع شما است. يک حامي خوب کاري بيش از تقويت روحيه شما انجام خواهد داد. او کسي است که به شما کمک ميکند تا به اهداف و شيوه رسيدنتان به آنها نگاهي نقادانه داشته باشيد. فکر نکنيد که اين راهنما لزوما" بايد شغل مورد علاقه شما را داشته باشد. بلکه اين چگونگي کار انجام دادن اوست که اهميت دارد. پس مطمئن شويد راهنمايي را انتخاب ميکنيد که در کارش موفق است و آنرا با رضايت انجام ميدهد. استعدادهاي خود را در مسير اهداف شرکت به کار ببريد-بسياري از ما خود را در شرايطي مي يابيم